افتضاح ـ استیضاح و افتضاح بزرگتر
اکبر سید آبادی اکبر سید آبادی

مقدمتاً باید گفت که برهم زدن مراسم تجلیل سال گرد پیروزی به قدرت رسیدن تنظیم های جهادی یا  آغازچور وچپاول و ویرانی کشور و به آتش کشیدن کابل و کشتار کابلیان، اگر از یک طرف ضعف، ناتوانی، بی کفایتی و پوسیده گی مجموع دولت دست نشانده، ارگانهای عریض و طویل دفاع، داخله و امنیت ملی و حامیان بین المللی تا دندان مسلح و دارندهٔ پیشرفته ترین تکنولوژی اطلاعاتی و استخباراتی را افشا کرد، از طرف دیگر″نماینده گان برگزیدهٔ″ مردم با بحث در مورد، وعدم سلب اعتماد از سه مسٔوول دفاعی، امنیتی و اطلاعاتی کشور، خود را بیشتر از سه مقام ذکرشده، رسوا و بد نام ساخت. (البته حساب تعداد معدود و انگشت شمار وکلای وطندوست و با تقوا مجزا از اکثریت فاسد است). زیرا شکل وقوع حادثه، گردن پتی سه مسٔوول درجه اول دفاع و امنیت کشور و اذعان خود آنها بر بی کفایتی، سخنان بلند بالا و پر طمطراق و کلا، هر هموطن را به این نتیجهٔ منطقی میرساند که ″نماینده گان برگزیدهٔ ملت″ بنابر گفتهٔ مردم از روی شرم  زمانه و برای گذاشتن بینی خمیری هم اگر میبود، بعد از آنهمه  گریه و مویه بر نام شهدای حادثه، و در جهت جلوگیری از تکرار همچمو حوادث که ممکن بار دیگر سر نماینده گان به اصطلاح ملت را بر باد دهد، میباست با جرٔات و شهامت و با رای علنی، سه مسٔول فوق را با اتفاق آرا سلب اعتماد نموده و به کميسیون با صلاحیت تحقیق بشمول اعضای پارلمان معرفی مینمودند، که چنین نشد.

 درین جا سوال مطرح میگردد: چرا چنین واقعه اتفاق افتاد؟ و چرا اکثریت اعضای ولسی جرگه نخواستند ویا بهتر است بگوییم اجازه نداشتند در مورد سلب اعتماد رای مثبت بدهند؟ در حالي که در جریان جلسه رسما اعلان شد که دلایل کافی برای ابراز رای عدم اعتماد وجود دارد.

 

علت و یا علل وقوع حادثه اگر از هر زاویه و هر موضع ( نیرومند شدن و یا نیرومند ساختن روز تا روزمخالفین مسلح دولت، نارضایتی گروه های جهادی شامل دولت و مطالبه امتیازات و مقامات بیشتر و یا همفکری، همنوایی و همکاری آنها با مخالفین و یا اتحاد هر دو باهم)، بررسی و تحلیل گردد صرف یک نتیجهٔ کلی بدست خواهد آمد و آن عبارت است از بی کفایتی، ضعف، و نارسایی ها درتمام ارگانهای رهبری دولت دست نشانده، از جمله در وزراتهای دفاع، داخله و ریاست امنیت ملی، و آنهم ناشی ازین است که کادر رهبری ادارات دولتی نه بر اصل وطنپرستی، تقوا، شایسته گی، صلاحیت، لیاقت و استعدادکاری عز تقرر حاصل کرده اند، بلکه بنابر روابط تنظیمی، ضد و بند با رهبران جهادی و مافیای نیرومند و مسلط در دولت و یا داشتن ارتباطات خاص و قبلی با حامیان بین المللی رژیم به این موقف رسیده اند و توسط همین حامیان حمایت و پشتیبانی و بالا کشیده میشوند.

 

پارلمان کشور که عدهٔ آنرا خانهٔ ملت  و نشسته گان در آن را نماینده گان بر گزیدهٔ مردم میدانند، انعکاس کامل از سیستم دولتی است که شرح آن در فوق گذشت ونمیتواند جز از آن باشد، هرگاه به مباحثات و تصامیم یکماه اخیر ″نماینده گان بر گزیده″ نظر اندازیم، خواهیم دید که اینان به خاطر ابراز چند کلمهٔ شخص بیسواد، هفته ها بحث کردند و روزها جلسات را بایکات اما سالون نانخوری ″خانه ملت″ را فراموش نکردند، در مورد پخش سریالها فیصله های متعدد صادر کردند، اما در مورد واقعهٔ که تمام ارکان دولت را به لرزه در آورد و بنابر اذعان همین مقامات دولتی توهین به دولت صورت گرفت، و ريیس جمهور و معاونین، وزرا، وکلا و سفرا، رهبران سر بکف گرفتهٔ جهاد و قوماندانان  شکست ناپزیر آنها، مارشالها و جنرال ها

 غار... میپالیدند، نماینده گان برگزیده، صرف در چند ساعت محدود و با ریختن چند ورق کاغذ در صندوق، قضیه آبروریزی دولت را حل و فصل!!! نموده و با ابراز رای اعتماد دوباره به مسٔوولین دفاعی و امنیت کشور وظیفهٔ ″بس سترگ ملی″ خودرا ایفا نمودند.

در خاتمه اگر این دولت و این پارلمان باشد حال ملت را زار میبینم. ‌

 


May 1st, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات